برگ برنده اصولگرایان در دقیقه نود
نوشته شده به وسیله ی بخش گروهی خبرروز در تاریخ 92/2/24:: 9:5 صبح
چهره های جنجالی و پرسروصدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، چنانکه انتظار می رفت در آخرین دقایق ثبت نام، خود را به خیابان فاطمی و ساختمان وزارت کشور رساندند.
پرونده نامزدهای ثبت نام کرده، اکنون در اختیار شورای محترم نگهبان است و مرحله بررسی صلاحیت را طی می کند.
در این میان، بر حسب قرائن می توان پیش بینی کرد که گزینه اصلی دولت یعنی "اسفندیار رحیم مشایی" بخت چندانی برای عبور از فیلتر شورای نگهبان نخواهد داشت.
این در حالی است که از مدت ها قبل، ائتلافی از کنشگران سیاسی در جبهه اپوزیسیون، ساختارشکنان داخلی و جناح اصلاحات بر محور دعوت از آقای "علی اکبر هاشمی رفسنجانی" شکل گرفته بود.
تمنای این ائتلاف با پروپاگاندای رسانه ای در سطح شبکه های تلویزیونی، خبرگزاری ها، وب سایت ها و نشریات وابسته به جریانات یادشده همراه گشت و به مثابه مطالبه ای جدی و فراگیر جلوه داده شد.
پوشش پررنگ این جریان حساب شده در بلندگوهای دشمن (بی بی سی، صدای امریکا، رادیوفردا، رادیواسرائیل، رادیوفرانسه و...) هم نقش غیرقابل انکاری در شکل گیری چنین انگاره ای ایفا نمود که تشریح آن به مجال فراخ تری محتاج است.
در فضای داخلی نیز رسانه ها و فعالان سیاسی بودند که پیگیری این خط تبلیغاتی را وجهه همت خود قرار دادند و در نهایت با آمدن آقای هاشمی، به مطلوب خویش رسیدند.
گام دوم این برنامه، آدرس غلط دادن به افکار عمومی با اصرار بر این گمانه است که رقابت واقعی و دوقطبی اصلی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، مواجهه آیت الله هاشمی رفسنجانی با اسفندیار رحیم مشایی می باشد.
از حضور دقیقه نودی این دو برای ثبت نام نیز به عنوان تدبیری کارساز برای القای چنین دیدگاهی بهره برداری شد.
اما خبرگان سیاسی به نیکی دریافته اند که در پس این نزاع صوری و جنگ به اصطلاح زرگری، هدف بزرگتری نهفته است: "به حاشیه راندن جریان ریشه دار اصولگرایی"
مخرج مشترک کلیه تکاپوهای سیاسی-تبلیغاتی حامیان هاشمی و مشایی، منحصر کردن رقابت انتخاباتی به دوقطبی مذکور است و تشتت کنونی در میان اصولگرایان نیز به تحقق چنین آرزویی کمک می کند.
به نظر می رسد در حال حاضر "اجماع اصولگرایان بر کاندیدای واحد" تنها گزینه ای ست که می تواند این انحصار تبلیغاتی را در هم بشکند و امید دلسوزان نظام به تشکیل دولت انقلابی را استمرار بخشد.
بدیهی است که این مهم باید بسیار مدبرانه، زیرکانه و همراه با ایثار و مدارا صورت بپذیرد. تصمیم گیران اصولگرا که از پشتوانه اعتماد توده های متدین و علاقمند به نظام مقدس جمهوری اسلامی برخوردارند، باید این امتیاز برجسته را پاس بدارند.
بی تردید هر گزینه ای که پتانسیل بیشتری برای رودررویی با ائتلاف شکل گرفته حول آقای هاشمی رفسنجانی داشته باشد -صرف نظر از اختلافات مقطعی و غیربنیادی- لاجرم باید با حداکثر قوت و جدیت از جانب کلیه گروه های اصولگرا پشتیبانی شود و در برابر اصلاح طلبان و ساختارشکنان و خارج نشینان قد علم کند.
این نوشتار به هیچ وجه در صدد تعیین مصداق برای برادران عزیز اصولگرا نیست و اساسا چنین تلاشی را یک "خطای استراتژیک" تلقی می کند؛ ولی بر آن است که اصولگرایان می توانند از میان گزینه های متعدد، اجماع محتوم خود را بر یکی از سه پایه زیر بنیان نهند:
- چهره ای که واجد بیشترین میزان مقبولیت است.
- چهره ای که کارآمدتر می نماید.
- چهره ای که تهاجمی ترین موضع را در برابر جبهه مقابل (حامیان هاشمی) اتخاذ کرده است.
مجددا خاطرنشان می کنیم که تقابل با ائتلاف فتنه گران و اصلاح طلبان نسبت به رویارویی با گزینه دولت و حامیان جریان انحرافی در اولویت است.
به هر ترتیب، از آنجا که همآوردان جبهه اصولگرایی تاکتیک "حرکت در دقیقه نود" را سرلوحه اقدامات خود قرار داده اند، اصولگرایان نیز -در عین ضرورت رسیدن به اجماع سریع و بدون تعلل- باید از شتابزدگی بپرهیزند و برگ برنده خود را برای دقیقه نود نگه دارند.
والعاقبه للمتقین
102
کلمات کلیدی : برگ برنده اصولگرایان در دقیقه نود