سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گزیده سرمقاله روزنامههای صبح امروز

گزیده سرمقاله‌ روزنامه‌های صبح امروز
نمره ممتاز دیپلمات‌های ایرانی
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «دستاوردهای نشست بغداد»،«چاره کار،توقف مذاکرات»،«شیعه یعنی انحنای ذوالفقار»،«تجربه مذاکرات بغداد»،«غرب در حال وقت خریدن است»،«تفاوت دو بازیگر»،«چرخش مذاکرات از استانبول تا بغداد»،«نمره ممتاز دیپلمات‌های ایرانی»،«سخنی با همراهان اصلاح‌طلبم»،«هزینه‌های بازارهای ناهمگون»و...که برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم:دستاوردهای نشست بغداد

«دستاوردهای نشست بغداد»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهدی فضائلی است که در آن می‌خوانید؛ماجرای هسته‌ای کشورمان که در تابستان 81 آغاز شد، بزودی ده ساله می‌شود. ماجرایی که کشدار شدنش، بیش از آن‌که به ماهیت فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران ربط داشته باشد، ناشی از موضع سیاسی غرب در قبال انقلاب اسلامی ایران است؛ موضعی خصمانه همراه با معیارهای دوگانه و بی‌اعتنا به حقوق ملت ایران حتی براساس معاهدات بین‌المللی.


این ماجرای ده ساله در سی‌وپنجمین ایستگاه، بغداد را هم پشت سر گذاشت تا 29 خرداد (18 ژوئن) به ایستگاه مسکو برسد. این که چند ایستگاه دیگر را طی چه مدتی طی خواهد کرد و در کدام ایستگاه به سرانجام خواهد رسید، نامعلوم است ولی می‌توان اجمالاً گفت، این راه اگرچه طولانی خواهد بود اما با توجه به منطق و پایداری ایران و اتکا به خداوند، پایانش تمکین قدرت‌های رو به افول جهان در برابر حقوق ملت ایران خواهد بود.

اما در نشست بغداد چه گذشت؟ بغداد با پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران در سوم خرداد و همزمان با سالروز فتح خرمشهر میزبان مذاکرات 1+5 با ایران بود و از همین دو ویژگی می‌شد فهمید که 1+5 اجازه نخواهد داد بغداد به نقطه عطف مذاکرات هسته‌ای تبدیل شود.

در عین حال در مذاکرات بغداد چند نکته حائز اهمیت وجود داشت.نخست این‌که اعضای 1+5 و خصوصا اعضای غربی آن یک بار دیگر متوجه ایستادگی جمهوری اسلامی ایران بر مواضع اصولی خود شدند مواضعی مانند فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای برای همه و سلاح اتمی برای هیچ‌کس، با توجه توأمان به حقوق و تکالیف اعضای NPT و از جمله حق غنی‌سازی اورانیوم و همچنین فهمیدند فضاسازی‌های گسترده آنها پیش از مذاکرات بغداد، نتوانسته تاثیری بر این مواضع بگذارد.

دوم این‌که، جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 بسته‌های پیشنهادی خود را که حاوی محورهای مورد نظرشان برای مذاکره بود، ارائه کردند و این اقدام گام نسبتا موثری خواهد بود به سمت رفع ابهام از صورت مساله مورد توافق طرفین. روشن شدن صورت مساله و توافق بر سر آن، کمک خواهد کرد مذاکرات رو به جلو ادامه یابد و از سردرگمی رها شود.

سومین دستاورد مذاکرات بغداد، تمکین 1+5 در برابر خواست هیات مذاکره‌کننده ایران بود. در این خصوص که موضوع مذاکرات، محدود و منحصر به فعالیت هسته‌ای کشورمان نباشد و مسائل مهم دیگر منطقه‌ای که می‌تواند به همکاری طرفین منجر شود نیز در این مذاکرات مورد توجه قرار گیرد.از همین رو اوضاع بحرین و حق مردم این کشور در تعیین سرنوشت خویش از سوی ایران و مقابله با دزدان دریایی و مبارزه با مواد مخدر از سوی 1+5 برای گفت‌وگو پیشنهاد شد.توافق برای ادامه مذاکرات، آن هم نه با فاصله زیاد و تعیین مسکو برای مذاکرات بعدی نیز از دیگر نشانه‌های مثبت بودن مذاکرات بغداد بود.

و دست آخر این‌که، انرژی صرف شده برای تبدیل مذاکرات ایران با 1+5 به عنوان مهم‌ترین مساله ایران و جهان و گره زدن مسائل بی‌ربط یا کم ربط به این مساله، در ایستگاه بغداد تخلیه شد و یک بار دیگر شرایط برای عادی شدن این مذاکرات فراهم گردید.همه کسانی که مذاکرات بغداد را نه به دلیل محتوای واقعی آن بلکه به واسطه تاثیر آن بر مسائل روزمره و جاری برجسته و دنبال می‌کردند، باید متوجه شده باشند که نباید دست روی دست بگذارند تا این مذاکرات سرنوشت تصمیمات آنها را تعیین کند. این قطار 35 ایستگاه را ده ساله طی کرده و می‌تواند ده سال دیگر یا بیشتر نیز ادامه یابد.

کیهان:چاره کار،توقف مذاکرات

«چاره کار،توقف مذاکرات»عنوان یادداشت روزروزنامه کیهان به قلم حسین شریعتمداری است که در آن می‌خوانید؛از اجلاس دو روزه بغداد و مذاکرات فشرده تیم هسته ای کشورمان با نمایندگان 1+5 اگرچه هنوز گزارش رسمی و اطلاعات دقیقی منتشر نشده است و طرفین درباره نتایج به دست آمده و یا بن بست های احتمالی به کلی گویی بسنده کرده اند ولی شواهد موجود و برخی از اظهارنظرهای پیرامونی حکایت از آن دارند که آمریکا و متحدانش- مخصوصا انگلیس- از اجلاس بغداد و پیش از آن، اسلامبول 2 و نیز مذاکرات بعدی در مسکو تامین نیاز سیاسی خود در شرایط بحران زده کنونی غرب را دنبال می کنند تا آنجا که می توان گفت برخی از کشورهای گروه 1+5 مذاکره را فقط برای مذاکره می خواهند و نه حل مسائل فیمابین و یا ذوب شدن «یخ های مصنوعی» که طی 10 سال گذشته در فضای چالش هسته ای با ایران اسلامی پراکنده اند. اگر ماجرا اینگونه باشد- که شواهد نشان می دهد اینگونه است- موافقت ایران با ادامه مذاکرات در مسکو و یا هر نقطه دیگر جهان نیاز به بازنگری و تجدیدنظر جدی دارد و بیم آن می رود که ادامه مذاکرات، دستکم بدون تنظیم و تدوین یک چارچوب کاری -MODALITY- و الزام طرفین به حرکت در بستر آن، بازی در زمین دشمن باشد. چرا...؟!

1- گروه کشورهای 1+5 و پیش از آن تروئیکای اروپایی شامل فرانسه، آلمان وانگلیس برای اولین بار بعد از نزدیک به 10 سال چالش هسته ای با ایران- از سال 2003 تاکنون- در اجلاس «اسلامبول2» برخی از خطوط قبلا قرمز! اعلام شده خود را تغییر دادند. به عنوان مثال با اظهارنظرهایی محتاطانه و بعضا دوپهلو، غنی سازی اورانیوم تا 5 درصد را بخشی از حق هسته ای ایران دانستند و خانم اشتون که نمایندگی 1+5 را برعهده داشت، از هرگونه اظهارنظری که فضای تفاهم و همکاری را تحت تاثیر قرار بدهد جلوگیری کرد تا آنجا که یادداشت «ژاک اودیبر» نماینده فرانسه را که به روند نرم نشست، اعتراض داشت با بی اعتنایی محسوس نادیده گرفت و نماینده روسیه که ظاهرا از توافق قبلی همکاران آمریکایی و اروپایی خود بی خبر بود و در آغاز نشست، سازی ناسازگار با روند اجلاس کوک کرده بود! بعد از پایان جلسه در ملاقات با آقای دکتر جلیلی عذر تقصیر آورده و اظهاراتش را تاکتیکی! دانست.

این جا به جایی خطوط قرمز که با توجه به مقاومت سرسختانه و پرصلابت ایران در مقابل باج خواهی و زورگویی غرب دور از انتظار به نظر نمی رسید در محافل دیپلماتیک و از جمله در ایران اسلامی نشانه هایی از تغییر راهبردی- و نه تاکتیکی- آمریکا و متحدانش در برنامه هسته ای کشورمان ارزیابی شد و این تلقی را در پی داشت که 1+5 در اجلاس بغداد نیز روندی مشابه اجلاس اسلامبول2 را دنبال خواهد کرد.

2- درباره اهمیت جابه جایی خطوط به اصطلاح قرمز! آمریکا و متحدانش در نشست اسلامبول2 باید توجه داشت که طی نزدیک به 10 سال گذشته هرگاه حریف غربی بر ضرورت «اعتمادسازی» از جانب ایران تاکید می کرد، منظور و ترجمه اعلام شده آن، این بود که جمهوری اسلامی ایران تمامی فعالیت هسته ای خود را متوقف کند. این درخواست باج خواهانه در اجلاس 2004 لندن از سوی تروئیکای اروپایی -انگلیس، فرانسه و آلمان- با صراحت از تیم هسته ای وقت کشورمان خواسته شده بود! و در پی اعلام همین درخواست بود که جمهوری اسلامی ایران فعالیت های هسته ای خود را که بعد از اجلاس اکتبر 2003 تهران به حالت تعلیق درآورده بود با فعال کردن کارخانه UCF اصفهان -تبدیل کیک زرد به هگزا فلوئور اورانیوم UF6- از سرگرفت. بعد از این اقدام که به درستی نشان دهنده بی اعتمادی به حریف و ترفند فریب غرب در مذاکرات بود، آمریکا و متحدانش پرونده هسته ای ایران را برخلاف نص صریح بند «C» از ماده 13 اساسنامه آژانس به شورای امنیت سازمان ملل فرستادند.

3- اجلاس بغداد با خوش بینی یاد شده و برگرفته از اجلاس اسلامبول 2 برگزار شد و هر چند که طرفین با تفاوتی کم و بیش از کلیات آن ابراز رضایت کرده اند ولی شواهد و قرائن موجود و اظهارنظر برخی از دیپلمات های حاضر در اجلاس و مقامات عالی رتبه کشورهای متبوع آنها حکایت از آن دارد که؛ آمریکا و اعضای اروپایی گروه 1+5 علی رغم تظاهر به همکاری و حرکت در بستر NPT و پادمان های مربوطه که در اجلاس اسلامبول2 وعده داده بودند، بار دیگر درخواست های غیرقانونی و باج خواهانه پیشین را- این دفعه با ادبیاتی تقریبا متفاوت- مطرح کرده اند و در سوی دیگر، تیم هسته ای جمهوری اسلامی ایران با صلابت مثال زدنی و درخور تحسین و با ارائه دلایل و اسناد مستحکم فنی و حقوقی بر حقوق و بایسته های هسته ای ایران اسلامی تاکید ورزیده و کمترین اجازه باج خواهی به حریف نداده است.

مهترین مباحث مطرح شده در اجلاس- به قول دکتر جلیلی، ناتمام مانده- بغداد که طرفین با ادبیاتی متفاوت به آن پرداخته اند بحث درباره غنی سازی 20 درصدی اورانیوم بوده است.

خانم کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که مدیریت -ظاهری- نشست را برعهده دارد بعد از پایان اجلاس به خبرنگاران می گوید؛ «ما درباره غنی سازی 20 درصدی مذاکره کردیم و البته حالا نمی خواهم دراین زمینه وارد جزئیات شوم». اما برخی دیگر از دیپلمات های آمریکایی و اروپایی مرتبط با 1+5 دراین باره توضیح بیشتری داده اند که روزنامه آمریکایی «لس آنجلس تایمز» و روزنامه انگلیسی «دیلی تلگراف» در شماره دیروز خود به آن اشاره کرده اند. روزنامه لس آنجلس تایمز به نقل از «دیپلمات های دست اندرکار مذاکرات بغداد» می نویسد؛ «گروه 1+5 خواستار توقف غنی سازی 20درصدی اورانیوم از سوی ایران شده و در مقابل اعلام کرده است که چنانچه ایران با این پیشنهاد موافقت کند، 1+5 سوخت راکتور تحقیقاتی تهران را تامین خواهد کرد» روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف خبری با همین مضمون را از قول دیپلمات ها نقل می کند با این تفاوت که می نویسد «چنانچه ایران غنی سازی 20 درصد را متوقف کند کشورهای 1+5 راههای تامین سوخت راکتور تهران را تسهیل- و نه تامین- خواهند کرد»!

این پیشنهاد در حالی ارائه می شود که پیش از این، جمهوری اسلامی ایران خواستار خرید اورانیوم 20درصد غنی شده برای تامین سوخت راکتور تهران بود ولی گروه 1+5 از آن امتناع کرد و دانشمندان هسته ای کشورمان برای تامین نیاز دارویی بیماران خاص ناچار به تولید اورانیوم 20 درصدی شدند.

اکنون باید از 1+5 پرسید؛ آیا معاهده NPT و پادمان های مربوطه تولید اورانیوم 20 درصدی را برای کشورهای عضو ممنوع کرده است؟ پاسخ این سوال منفی است. جالب -بخوانید تأسف آور و نشانه پررویی- آن که کشورهای 1+5 توقف تولید اورانیوم 20 درصدی را گامی از سوی ایران در راستای «اعتمادسازی»! می دانند که نیازی به گام متقابل ندارد! به بیان دیگر؛ ایران اورانیوم 20 درصدی که خود تولید کرده است را به حریف واگذار کند و آنها در قبال این اقدام، راههای خرید دوباره آن را برای ایران تسهیل کنند! مسخره نیست؟! این درخواست به اندازه ای مضحک است که داد روزنامه آمریکایی کریستین ساینس مانیتور را نیز درآورده و می نویسد؛ «امیدی به پیشرفت در مذاکرات بغداد دیده نمی شود» و توضیح می دهد که؛ «کشورهای غربی فهرستی از درخواست های خود را به ایران ارائه کرده اند ولی در مقابل حاضر به دادن هیچ امتیازی نیستند و درباره کاهش تحریم ها هیچ تعهدی نمی دهند»!

5- بخش دیگری از مذاکرات بغداد که از سوی دیپلمات های غربی به بیرون درز کرده و بعضا با صراحت از جانب مقامات بلندپایه کشورهای متبوع آنها مطرح شده است را می توان در اظهارنظرهای جداگانه خانم «هیلاری کلینتون» وزیرخارجه آمریکا و «ویلیام هیگ» وزیر خارجه انگلیس، دید؛کلینتون می گوید؛ «واشنگتن در تلاش است تا ضمن حفظ فشار بر ایران، در مذاکرات ژوئن اختلافات هسته ای خود با این کشور را کاهش دهد»! و ویلیام هیگ نیز اظهاراتی مشابه خانم کلینتون دارد. ترجمه صریح تر و بیرون از تعارفات دیپلماتیک این اظهارات که کاترین اشتون نیز با ادبیات دیگری در اجلاس بغداد به آن اشاره داشته، آن است که تحریم های ناشی از قطعنامه های شورای امنیت به این شورا مربوط است و در حوزه مذاکرات نیست و تحریم های یکجانبه نیز به آمریکا مربوط می شود و بیرون از محدوده مذاکرات است!! که باید پرسید؛ پس مذاکرات برای چیست و ایران چه نیازی به این مذاکرات دارد که ناچار به شرکت در آن باشد؟!

6- گروه 1+5 آشکارا از تن دادن به یک چارچوب کاری برای مذاکرات - مدالیته- طفره می رود، زیرا این چارچوب در صورت تدوین که تیم هسته ای کشورمان با هوشمندی اصرار بر آن دارد، مذاکرات را در بستری تعریف شده پیش می برد. توضیح آن که مدالیته در فرهنگ سیاسی و روند شناخته شده مذاکرات از دو ویژگی تعیین کننده برخوردار است. اول این که در مقابل هر گام یکی از طرفین مذاکره، ما به ازاء و گام متقابل را تعریف می کند و دوم آن که هدف نهایی یعنی فرآیند مذاکرات را به وضوح روشن کرده و آدرس می دهد. 1+5 اما از آنجا که مذاکره را فقط برای مذاکره می خواهد تاکنون به تدوین مدالیته که قانون شناخته شده مذاکرات است تن نداده است. گفتنی است که از اجلاس اکتبر 2003 تهران تا اجلاس لندن، مذاکرات ایران و غرب تابع هیچ چارچوب تعریف شده ای نبود و به همین علت، حریف غربی هر بار، ساز جدیدی کوک می کرد (فقدان تعریف گام های متقابل) و در حالی که موضوع مذاکرات حل مسائل فیمابین بود، در اجلاس لندن با صراحت اعلام کرد مطمئن ترین تضمین ایران، آن است که به طور کامل از فعالیت هسته ای دست بردارد (فقدان تعریف مشخصی از هدف نهایی و فرآیند).

7- و اما چرا آمریکا و متحدانش، مذاکره را فقط برای مذاکره می خواهند؟ پرسشی است که پاسخ آن در این محدوده نمی گنجد و نوشته جداگانه ای می طلبد و در این وجیزه تنها می توان به نیاز آمریکا و متحدانش برای کنترل قیمت نفت، پیشگیری از ورود شوک ویرانگر به اقتصاد در حال سقوط غرب، یافتن راهی برای برون رفت و یا کاستن از آسیب جدی و شوک سنگینی که انقلاب های اسلامی منطقه و از دست رفتن عقبه استراتژیک آمریکا و متحدانش در پی داشته است، انتخابات ماه نوامبر ریاست جمهوری آمریکا و... اشاره کرد.

8- و بالاخره، با این روال که فقط به بخشی از آن اشاره شد، از هم اکنون می توان حدس زد که مذاکرات مسکو نیز، دستاوردی به دنبال نخواهد داشت و اگر قرار باشد مذاکرات در این بستر صورت پذیرد- که شواهد اینگونه نشان می دهند- حضور ما در مذاکرات مسکو، تامین نیاز دشمن به «مذاکره» است و بهتر آن که در مذاکرات بعدی- چه مسکو و چه هر نقطه دیگر- شرکت نکنیم.
در این باره، باز هم خواهیم نوشت.

خراسان:تجربه مذاکرات بغداد

«تجربه مذاکرات بغداد»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سیدحمید حسینی است که در آن می‌خوانید؛3 دور مذاکره ایران و 1+5 در بغداد با توافقی حداقلی مبنی بر برگزاری دور بعدی مذاکرات در تاریخ 29 و 30 خرداد پایان یافت. در پایان نشست استانبول 2، اعلام شده بود که طرفین در نشست بغداد مدالیته همکاری ها را تدوین خواهند کرد چیزی که عملا پس از 3 دور مذاکره طرفین در کاخ دارالضیافه نخست وزیری عراق محقق نشد ارزیابی های مثبت از نشست استانبول به این فضا دامن زده بود که ایران و 1+5 در نشست بغداد به توافقی نهایی خواهند رسید این ارزیابی حتی در برخی حوزه ها گاه به افراط نیز کشیده شد در طول چند هفته از مذاکرات استانبول تا بغداد این فضا به طور پررنگی در رسانه های غربی نیز مشهود بود حتی یک روز قبل از مذاکرات بغداد این خوشبینی به مذاکرات در رسانه های غربی وجود داشت از جمله رویترز و سی بی اس و حتی اورشلیم پست تیترهایی با مضمون این که «غرب به دنبال سازش با ایران است.» را منعکس کردند هم راستا با این فضا در عین حال این رویکرد که «مذاکرات بغداد آخرین فرصت حل مسالمت آمیز مسئله هسته ای ایران می باشد.» نیز از سوی برخی رسانه ها و مقامات غربی دنبال می شد.

اما گزارش های منتشر شده از مذاکرات به ویژه حاکی از تغییر مواضع جناح غربی 1+5 نسبت به مواضع آنها در نشست استانبول بود، مواضع متفاوتی که شاید یکی از دلایل اصلی پیچیده تر شدن مذاکرات و حتی اختلاف نظر در میان اعضای 1+5 نیز شده باشد نگاهی به بیانیه ها و مواضع انگلیس، آمریکا و فرانسه در مقابل بیانیه رسمی روسیه و اظهارات نماینده چین به خوبی این افتراق مواضع میان 1+5 را نشان می دهد. اختلاف نظرهایی که موید این است که نمی توان با وجود این اختلاف نظر اعضای 1+5 و تغییر مواضع برخی اعضا نسبت به توافق های قبلی انتظار به نتیجه رسیدن سریع این مذاکرات را داشت. مذاکرات بغداد با این امیدواری آغاز شده بود که پیشنهادهای معنی دار و واقع گرایانه مثبتی بر رویکرد برد - برد روی میز قرار گیرد.

اما حداقل به نظر می رسد طرف غربی و به ویژه آمریکا در این برهه به دنبال توافق سریع و ضرب الاجلی نیست آن گونه که وال استریت ژورنال گزارش داده است طرف غربی انتظار داشت ایران در مذاکرات بغداد به واسطه فشار تحریم ها موضعی ملایم داشته باشد اما مذاکره کنندگان ایران قاطعانه از حق خود دفاع کردند.

در ماه های اخیر این فرضیه به طور جدی تری مطرح شده است که آمریکا قصد دارد به هر نحو ممکن مذاکره با ایران را تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری این کشور در ماه نوامبر (آبان) ادامه دهد تا از سویی از ورود به مرحله تصمیم گیری در این مورد (برخورد سخت) به ویژه تحت فشار اسرائیل پرهیز کند و از سوی دیگر به تاثیرگذاری تحریم ها برای عقب نشینی ایران از مواضع خود امیدوار بماند.

مذاکرات بغداد و گزارش های منتشر شده مبنی بر کارشکنی آمریکا در این مذاکرات نشان می دهد که واشنگتن این رویکرد را به طور جدی تری دنبال می کند. موضوعی که باید از سوی مذاکره کنندگان ایرانی مدنظر باشد و حداقل تعیین محدوده زمانی برای مذاکرات و همچنین به نتیجه رسیدن مدالیته احتمالی مورد توافق از سوی ایران با توجه به این رویکرد واشنگتن مورد توجه قرار گیرد.

در این میان برخی اظهارنظرهای شتابزده در پایان مذاکرات استانبول مبنی بر این که لغو تحریم ها باید دستورکار اصلی مذاکرات بغداد باشد و همچنین ایجاد انتظاراتی کاذب از این نشست به ویژه در بین افکار عمومی به نوعی فرستادن پالسی غلط به طرف غربی بود که تا حد زیادی در اتخاذ این رویکرد از سوی غرب موثر واقع شد.

انتظارهای غیرواقعی از مذاکرات و اظهارنظرهای خوشبینانه می تواند پالس های غلطی به طرف مقابل بدهد و در تحلیل نهایی آنهااز سطح انتظارات ایران موثر باشد. نشست بغداد در عین حال نشان داد غرب از شکست مذاکرات نیز هراس دارد و در دو راهی شکست یا موفقیت مذاکرات، فعلا راه سوم یعنی ادامه مذاکرات را انتخاب کرده است.

تجربه مذاکرات بغداد در فاصله باقی مانده تا مذاکرات مسکو باید به طور جدی تری مدنظر مسئولان قرار گیرد سکوت نابه جای برخی مسئولان و واگذاری میدان دیپلماسی عمومی به طرف مقابل و در عین حال اظهارنظرهای نسنجیده از سوی برخی مسئولان و چهره های سیاسی، این تجربه را به ما می آموزد که اطلاع رسانی به موقع، مستقیم یا غیرمستقیم به افکار عمومی، در فضای دیپلماسی عمومی از اهمیتی بسیار برخوردار است و باعث می شود هم جامعه انتظاری منطقی از آینده مذاکرات داشته و هم طرف مقابل با ارزیابی واقعی  تری در پای میز مذاکره حاضر شود.

نشست بغداد در عین حال یک دستاورد مهم برای ایران داشت آن هم تقویت شکاف بین اعضای 1+5 بود، دستاوردی که با توجه به تغییرات سیاسی در برخی پایتخت های کشورهای 1+5 می تواند با تحرک دیپلماتیک ایران به امتیازی برای ایران در مذاکرات تبدیل شود.

جمهوری اسلامی:مذاکرات بغداد چرا به نتیجه نرسید؟

«مذاکرات بغداد چرا به نتیجه نرسید؟»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می‌خوانید؛مذاکرات هسته‌ای ایران با گروه 1+5 در بغداد همانطور که پیش‌بینی می‌شد، به نتیجه‌ای نرسید و طرفین برای ادامه گفتگوها در 29 و 30 خرداد ماه جاری توافق کردند. این مذاکرات قرار است در مسکو ادامه یابد.

درباره علت عدم موفقیت این مذاکرات اظهارنظرهای مختلفی صورت می‌گیرد ولی نکته اصلی را خانم کاترین اشتون، رئیس هیأت مذاکره کننده 1+5 که مسئول روابط سیاسی اتحادیه اروپاست به زبان آورده است. وی بعد از پایان مذاکرات بغداد در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت: "گروه 1+5 در مذاکرات به دنبال اجرای قطعنامه‌های شورای امنیت هستند." وی علاوه بر این، یک دستور هم برای ایران صادر کرد و ضمن محترم شمردن مذاکرات اسلامبول، گفت: "ایران باید این مذاکرات را جدی بگیرد و به دنبال پیشرفت باشد."

از این سخن خانم اشتون پیداست که علت اصلی بی‌نتیجه ماندن مذاکرات بغداد، زیاده خواهی غرب و اصرار گروه 1+5 بر مواضع قبلی خود می‌باشد. غربی‌ها که با رهبری آمریکا بر سیاسی کردن مسأله هسته‌ای پافشاری می‌کنند، حاضر نیستند حقوق واقعی ایران را در موضوع فعالیت‌های هسته‌ای به رسمیت بشناسند. مفهوم سخن خانم کاترین اشتون که گفته است: "گروه 1+5 در مذاکرات به دنبال اجرای قطعنامه‌های شورای امنیت هستند" اینست که ایران باید به تعلیق غنی‌سازی رضایت بدهد.

در مقابل، هیأت مذاکره کننده ایرانی با اشاره به سالها تحریم ایران توسط غرب و محدودیت‌های وضع شده از طریق قطعنامه‌های سازمان ملل، خواستار احترام به حقوق هسته‌ای خود شد. حقوق هسته ای، طبق معاهده "ان پی تی" و مقررات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شامل غنی‌سازی در محدوده فعالیت‌های مسالمت آمیز اتمی و برخورداری از امکانات مربوط به استفاده‌های غیرنظامی از اتم می‌باشد. ایران، مثل سایر اعضای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌تواند از کلیه امکانات غیرنظامی هسته‌ای استفاده کند و در این چارچوب تحمیل هیچ محدودیتی بر ایران قابل قبول نیست. گزارش‌های خود آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره ایران نیز تأکید می‌کنند تاکنون دلیلی بر ورود ایران به فعالیت‌های نظامی به دست نیامده و خود مسئولان ایرانی نیز در بالاترین سطوح بارها اعلام کرده‌اند که استفاده از سلاح اتمی را خلاف می‌دانند و اجازه نمی‌دهند فعالیت‌های هسته‌ای ایران به طرف نظامی‌گری برود.

عجیب اینست که هم مقامات آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای و هم مسئولان دولتی آمریکا و بعضی کشورهای اروپائی در عین حال که نسبت به مخالفت مسئولان بلندپایه ایرانی با فعالیت نظامی هسته‌ای ابراز اطمینان کرده و آن را نقطه مثبت قابل توجهی دانسته اند، با اینحال خواستار تعلیق غنی سازی توسط ایران می‌شوند! این برخورد دوگانه را فقط در چارچوب عدم صداقت غرب و زیاده خواهی دولت‌های غربی می‌توان تفسیر کرد.

از چند ماه قبل که دولت آمریکا برای از سرگیری مذاکرات ایران و گروه 1+5 چراغ سبز نشان داد، گمانه زنی‌ها این بود که باراک اوباما به حل مشکل با ایران برای تبلیغات انتخاباتی خود نیازمند است. بسیاری از صاحبنظران می‌گفتند اوباما درصدد است به افکار عمومی مردم آمریکا اطمینان بدهد درصدد حل مسائل سیاست خارجی کشورشان با جهان به ویژه مهم‌ترین بخش‌های آن که یکی از آنها ایران است می‌باشد و در این زمینه موفقیت‌هائی نیز به دست آورده است. این سیاست اقتضا می‌کرد دولت آمریکا در جریان مذاکرات هسته‌ای گروه 1+5 با ایران ابتکار عمل را دردست بگیرد و راه را برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هموار نماید. اما مذاکرات بغداد و حوادث قبل از آن نشان داد شخص باراک اوباما و دولتمردان او تسلط چندانی بر این موضوع ندارند و عوامل دیگری وجود دارند که در جهت دادن به این ماجرا تأثیر گذارند.

دیدارهائی که میان مسئولان رژیم صهیونیستی با مقامات آمریکائی و آژانس بین‌المللی انرژِی اتمی و عناصر اصلی هیأت مذاکره کننده گروه 1+5 از جمله کاترین اشتون صورت گرفت، یکی از عواملی است که در سرنوشت مذاکرات بغداد تأثیرگذار بود. به عبارت روشن تر، لابی صهیونیستی که در آمریکا و اروپا بشدت فعال است و در لایه‌های مختلف حکومتی نفوذ دارد، توانسته تأثیر خود را بگذارد و مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات بغداد شود.

مصوبات کنگره و سنای آمریکا علیه ایران در روزهای قبل از مذاکرات بغداد نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. قدرت مخالفان دولت اوباما در کنگره و نفوذ صهیونیست‌ها در میان مقامات آمریکائی بود که توانست این مصوبات را درست قبل از مذاکرات بغداد از کنگره و سنای آمریکا بگیرد.

سفر نماینده آمریکا در گروه 1+5 به تل‌آویو که بلافاصله بعد از پایان مذاکرات بغداد صورت گرفت، نشان دهنده این واقعیت است که رژیم صهیونیستی به شکل‌های مختلف بر مذاکرات سایه افکنده و برای تحقق اهداف خود تلاش می‌کند. نماینده آمریکا در گروه 1+5 قطعاً برای ارائه گزارش مذاکرات بغداد و مطلع ساختن مقامات رژیم صهیونیستی از محتوای این مذاکرات به تل‌آویو سفر کرد. این واقعیت، بیش از گذشته مسائل پشت پرده برخورد غرب با فعالیت‌های هسته‌ای ایران را برملا می‌کند و نشان می‌دهد که تدوین کنندگان اصلی سیاست غرب در قبال ایران، محافل صهیونیستی هستند.

با توجه به این واقعیت‌ها، تکلیف آینده مذاکرات هسته‌ای ایران با گروه 1+5 نیز روشن است. هدف صهیونیست‌ها اینست که ایران بطور کلی از داشتن امکانات هسته‌ای محروم شود و این خواسته غیرقانونی خود را درحالی از طریق غربی‌ها پی‌گیری می‌کنند که خودشان دارای زرادخانه هسته‌ای با بیش از 200 کلاهک هستند، عضویت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را نپذیرفته‌اند و به مقررات آژانس نیز بی‌اعتنائی می‌کنند. نکته قابل تأمل اینکه غرب نیز با تمام وجود برای تحقق این خواسته‌های صهیونیست‌ها تلاش می‌نماید.

بدین ترتیب، مذاکرات ایران و 1+5 فقط هنگامی از بن بست خارج خواهد شد که دولت‌های غربی از سلطه صهیونیسم خارج شوند و تا آن زمان، ایران نمی‌تواند امیدی به تغییر مواضع غرب داشته باشد.


>> جهت خواندن ادامه مطلب لطفا روی عبارت جام جم کلیک کنید <<

(جام جم)

 



کلمات کلیدی : جام جم، گزیده سرمقاله‌ روزنامه‌های صبح امروز