سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ملت ایران، شاخص قدرت و وحدت در منطقه است

دبیرکل حزب‌الله لبنان در گفت‌وگو با شبکه 4 سیما:
ملت ایران، شاخص قدرت و وحدت در منطقه است
جام جم آنلاین: نام مقاومت در لبنان مدت‌هاست که با حزب‌الله و مبارزان خستگی ناپذیرش گره خورده است. این جریان سال‌هاست که شهرت و آوازه‌اش مرزهای لبنان را در نوردیده و طرفدارانی در گوشه و کنار دنیا پیدا کرده است. بی‌شک استقامت و پایداری این گروه در مبارزه علیه رژیم صهیونیستی شاخصه‌ای است که در ذهن بسیاری از افراد نقش بسته است.

این گروه اسلامی در سال‌های مبارزه خود علیه رژیم اشغالگر قدس حوادث تلخ و شیرین فراوانی را تجریه کرده است، اما بی شک روز 25 ماه می‌سال 2000 به خاطره‌ای فراموش نشدنی برای اعضای حزب الله و طرفداران آن در اقصی نقاط دنیا تبدیل شده است. در چنین روزی ارتش رژیم صهیونیستی پس از 22 سال اشغال، از جنوب لبنان به صورت ذلت باری عقب‌نشینی کرد؛ عقب نشینی که بعدها افسران نظامی این رژیم از آن به عنوان فرار یاد کردند. به عقیده بسیاری از صاحب‌نظران و کارشناسان این عقب‌نشینی به دلیل حملات سخت مقاومت اسلامی لبنان صورت گرفت. 

برای خواندن ادامه مطلب لطفا به لینک پی نوشت مراجعه فرمائید



در سالروز چنین ایامی، خبرنگار واحد مرکزی خبر در گفت‌وگویی مشروح با سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان به بررسی فعالیت‌های این جریان پرداخته است.

نصرالله در این گفت‌وگو به بیان روابطش با جمهوری اسلامی ایران و همچنین تشریح دیدگاه‌هایش در خصوص رژیم صهیونیستی و تهدیدات همیشگی‌اش رژیم پرداخته است.

در مواضع رهبران لبنان در این 30 سال گذشته و در بیانیه‌هایی که حزب‌الله داده و در حرکت‌هایی که کرده تا حدود زیادی اهداف و ماموریت‌ها و رسالت‌هایش روشن است ولی به هر حال شرایط و زمان تغییر می‌کند. امروز و در این مقطع از زمان، شما مشخصا چه رسالتی را برای حزب‌الله لبنان و شخص خودتان و این جنبش قائل هستید و پیگیری می‌کنید؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم؛ در واقع راه اصلی حزب‌الله در این سال‌ها تغییر نکرده است، حزب‌الله در سال 1982 میلادی به علت اشغال سرزمین لبنان توسط رژیم صهیونیستی تاسیس شد و از آن سال تاکنون ما با پروژه توطئه‌های آمریکایی ـ اسرائیلی روبه‌رو هستیم که می‌خواهد به کشورمان و تمام منطقه سلطه پیدا کند. این پروژه دارای بخش‌ها و جایگزین‌هایی است. شما وقتی یک قسمت از نقشه‌هایشان را خنثی می‌کنید آنها به جایگزین دیگری منتقل می‌شوند. پیش از سال 2000 میلادی ما مستقیما با اشغالگرها که در سرزمین ما حضورداشتند روبه‌رو بودیم و خداوند ما را نصرت و یاری کرد تا اشغالگران را از سرزمین‌مان و جنوب لبنان بیرون کنیم، ولی لبنان امروزه نیز در معرض تهدیدها، طمع‌ها و تعدی‌های رژیم صهیونیستی است و اسرائیل هر روز لبنان را تهدید می‌کند. رژیم صهیونیستی، سرزمین فلسطین را اشغال کرده است و سعی می‌کند بر منطقه چیره‌ شود، پس علت‌ها و موضوعات اصلی که حزب‌الله در ابتدا مطرح کرد تاکنون وجود دارد. در صورتی که وضعیت و شرایط سیاسی تغییر کند ممکن است شکل درگیری را نیز تغییر بدهد اما حقیقت و جوهره درگیری با رژیم صهیونیستی تاکنون همان بوده است.

یکی از اهداف اساسی حزب‌الله که در بدو تاسیس خودش اعلام کرده منع مداخله بیگانگان در لبنان و همین طور بیرون کردن اشغالگران از سرزمین لبنان بوده، الان تقریبا به جز یک مساحت بسیار بسیار کوچک، اسرائیل دیگر در لبنان حضور ندارد اما به هر حال ماهیت اسرائیل برای لبنان، تهدیدآمیز خواهد بود. با توجه به این شرایط و با وجوداین که الان عملا دیگر اسرائیل داخل لبنان نیست آیا همین کافی است که حزب‌الله همچنان مشی گذشته خود را ادامه بدهد؟

درست است که رژیم صهیونیستی در منطقه‌ای کوچک یعنی در منطقه بشعا و تپه‌های کفرشوبا مستقر است ولی اسرائیل هر روزه لبنان‌ را تهدید می‌کند، آن هم به وسیله جنگ. نابودی آن و زدن بنیادهای اساسی آن. طمع‌های اسرائیل پایان نیافته و همواره از نیاز به آب‌های موجود در لبنان صحبت می‌کند و بالاخره شما باید همواره آماده و حاضر باشید تا از هر تجاوزی جلوگیری کنید.

امروزه که شما در بنت‌ جبیل بودید و مشاهده کردید که بنت جبیل در امنیت و آرامش و ثبات کامل به‌سر می‌برد علت آن حضور و وجود مقاومت است. چون وجود مقاومت خود مانع و بازدارنده و حاجزی‌ است تا دشمن یعنی رژیم صهیونیستی به لبنان تجاوز نکند، بله تاکتیک تغییر می‌کند امروز عملیات جنگی در جنوب لبنان وجود ندارد ولی مقاومت آماده است و حضور دارد تا هرگونه تعدی و تجاوز را خنثی کند.

آقای نصرالله، عده‌ای حزب‌الله را متهم به شیعه‌گری و قوم‌گرایی می‌کنند آیا حزب‌الله واقعا چنین نگاه‌هایی به ماهیت خودش و چنین رسالتی را برای خودش در ماموریت‌ها قائل است یا خیر؟

اولا حزب‌الله یک جنبش اسلامی است، به اسلام ایمان دارد و اسلام را مبنای خود می‌داند و ملتزم به اسلام است و این مساله‌ای آشکار است و دوم این‌که حزب‌الله متشکل از عده‌ای مردم است که به مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام ایمان دارند و به طور خلاصه این عده شیعه هستند و به مکتب شیعه ایمان دارند. حزب‌الله یک جنبش اسلامی است و از شیعیان اهل‌بیت علیهم‌السلام هستند ولی عملکردش برای تمام لبنان اعم از مسلمانان و مسیحیان است و برای تمام آنها فعالیت می‌کند. ایستادگی حزب‌الله در شکل ثانوی در برابر پروژه‌های آمریکایی یا اسرائیلی است که در واقع از امت و ملت‌‌های منطقه دفاع می‌کند. از مقدسات مسلمین و مسیحیان در یک زمان دفاع می‌کند و برای همین متهم نمودن حزب‌الله به طایفه‌گری و فعالیت برای یک گروه مشخص اتهامی نادرست است. رفتار حزب‌الله طی 30 سال تاکید می‌کند که حزب‌الله یعنی در خدمت عرب‌ها و مسلمان‌ها و تمام ملت مسلمان است.

آقای نصرالله آنچه که واقعا جای شگفتی دارد این چند روزی که ما در لبنان بودیم همه گروه‌های مذهبی و همه طوایف، هم حزب‌الله و هم شخص شما را خیلی دوست دارند و شما را در واقع به نوعی منجی کشورشان می‌دانند، این به وضوح در گفت‌وگوهایی که با مردم داشتیم دیده می‌شد اما آیا واقعا به طور عملیاتی در حزب‌الله حضور و مشارکت دارند مثلا آیا سنی‌ها، مسیحی‌ها، شعب مختلف اهل سنت و مسیحیت در حزب‌الله حضور و مشارکت فعال دارند یااگر بخواهند داشته باشند شما چنین اجازه‌ای را به آنهاخواهید داد یا خیر؟

در واقع حزب‌الله در لبنان هم دارای یک سازماندهی و یک جریان است. در درون سازماندهی حزب‌الله غیر از شیعه وجود ندارد چون حزب‌الله حزب عقیدتی است یعنی هر کس می‌خواهد در حزب‌الله باشد باید به عقاید فکری و ایدئولوژی آن پایبند باشد.

یعنی حتی اگر آنها مایل باشند شما اجازه نمی‌دهید؟

پوزش می‌خواهم، یعنی درسازماندهی حزب‌الله این قاعده استوار شد و این که اعضای آن باید شیعی باشند ولی سازمان‌های مرتبط دیگری وجود دارد که با حزب‌الله همکاری جدی دارند یا حزب‌الله از آنها حمایت می‌کند به نام گروه‌های لبنانی برای مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل که تشکیلاتی جهادی است و امکان دارد مسلمانان از هر گروه و مسیحیان از هر جریانی داخل آن بشوند و توافق سر پذیرش این مساله که اسرائیل دشمن ماست و باید علیه دشمن مقاومت کرد در دایره وسیع‌تر احزاب و تشکل‌های گوناگون وجود دارد که به گروه‌ها و حزب‌های دیگر وابسته هستند که دارای عقاید و فکرهای دیگری است که ما  با آنها یک جبهه تشکیل می‌دهیم و با آنها در یک چارچوب، همکاری و مشارکت می‌کنیم.

آقای نصرالله شما دوست دارید حزب‌الله نماد و سمبل چه چیزی در لبنان باشد و در جهان به کدام یک از این عبارات که من می‌گویم شناخته بشود:

حزب‌الله نماد همه مردم لبنان است، نماد شیعیان لبنان است، نماد شیعیان جهان است، نماد مسلمانان است، نماد آزادی‌خواهان است،  نماد مقاومت اسلامی یا چیز دیگری به غیر از اینها؟ منظورتان از نماد چیست؟

یعنی سمبل، یعنی شما دوست دارید که رهبر مثلا شیعیان جهان باشید که حزب‌الله چهره شیعیان را در جهان نشان بدهد، دوست دارید حزب‌الله چهره مسلمانان را در جهان نشان بدهد، یعنی‌چه گروهی را دوست دارید حزب‌الله در دنیا نمایندگی بکند؟

حزب‌الله  به دنبال ارائه نماد و سمبلی خوب و ناب و پیشرفته و درخشان از یک جنبش جهادی ـ اسلامی است و این که به جهانیان بگوید این است اسلام و این است مقاومت که از اسلام الهام گرفته و در خدمت کشور و امت و ملت خود است. پس چهره مقاومت اسلامی و جهادی و پایبند به مبادی و ثوابت ملی و اسلامی و همچنین مبادی و ثوابت است و در برگیرنده دل‌‌نگرانی نسبت به اخلاقیات اسلامی است. این نمادی است که امید داریم نماینده آن باشیم.

جناب آقای نصرالله امروز حزب‌الله در کنار این که یک سازمان قدرتمند نظامی دارد به وضوح می‌شود در لبنان دید که فعالیت‌های عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، رفاهی و امثالهم را هم دارد. فکر نمی‌کنید در مفهوم این  حرکت‌ها به نوعی تشکیل دولت در دولت در لبنان  باشد. بخصوص این که دولت فعلی که به موجب پیمان طائف تشکیل شده است در واقع مورد تایید خود شما نیز به نوعی بود، و شما الان در مجلس و در دولت هم وزیر دارید و هم نماینده آیا این موازی‌کاری به نظر شما برای کشور خوب است؟

می‌دانید اوضاع در  لبنان با دیگر جاها متفاوت است. بویژه اگر مساله نظامی را مستثنی بدانیم در مسائل دیگر در لبنان تمام گرایش‌های دیگر و تمایلات فکری و سیاسی می‌توانند دارای جمعیت‌های قانونی باشند و موسسه‌های مجازی  هستند که می‌توانند مدرسه تاسیس کنند و برنامه‌ها و فعالیت‌های اجتماعی و خیریه داشته باشند. بیمارستان‌ها و دانشگاه‌ها تاسیس کنند. این فعالیت‌ها در لبنان آزاد است و علت آن گوناگونی اقوام موجود در کشور است و  دیگر این که دولت تمام این فعالیت‌ها را انجام نمی‌دهد و زمانی که دولت به ملت لبنان و تمام اقوام اجازه فعالیت داده است تا موسسه‌هایی از این قبیل به پا کنند چنانچه ما دارای چنین موسسه‌های فرهنگی، فکری، اجتماعی، خدماتی و اقتصادی باشیم تمام گروه‌های دیگر نیز دارای آن فعالیت‌ها هستند. پس این امر مخصوص حزب‌الله نیست بلکه ما با تاخیر شروع کردیم اما در بخش نظامی باید گفت قدرت نظامی ما در مسائل داخلی درگیر نیست بلکه ما با تاخیر شروع کردیم و هیچ وقت در امور و امنیت داخلی که ارتش و سازمان امنیت عهده‌دار آن است، دخالت ندارد. ارتش نظامی تنها نیروی مقاومت است و نیرویی مخفی و مستتر است. آشکار نیست و تنها در برابر دشمن ما یعنی رژیم صهیونیستی به خدمت گرفته می‌شود. شما می‌توانید در جنوب لبنان گردش کنید. شما به آنجا رفتید آیا یک تفنگ را در آنجا دیده‌اید؟ یا کسی را با سلاح مشاهده کردید؟ اصلا نیروی مقاومت نیروی نظامی مخفی است و فقط هنگامی که لبنان در معرض تهاجم دشمن قرار می‌گیرد نمایان می‌شود. تا زمانی که دشمن وجود ندارد این نیرو مخفی است و در امور داخلی دخالت نمی‌کند. امنیت درونی و ثبات کشور و مشکلات به موازات حکومت تشکیل نداده‌‌ایم.

خب به این ترتیب هم آن طوایف و گروه‌هایی که حضرتعالی هم اشاره کردید  این حق را برای خودشان قائل هستند که در تمام این حوزه‌ها فعالیت کنند. همانطور که باز شما اشاره کردید قبل از شما این کارها را کرده‌اند و حزب‌الله حتی قدری دیرتر این کارها را شروع کرده است. فکر می‌کنید ادامه این وضع اجازه بدهد به مفهوم آنچه که در  علوم سیاسی مصطلح است نیشین استیت یا دولت ـ ملت در لبنان تشکیل شود یعنی یک ملت واحدکه خودشان را پیش از آن که متعلق به یک طایفه یا گروه مذهبی بدانند متعلق به لبنان بدانند و یک کشور و یک ملت و یک دولت واحد در لبنان تشکیل شود. آیا چنین چیزی اصلا امکان‌پذیر هست با این روند؟

مشکل در این است که مقاومت سعی می‌کند کمبود موجود را پر کند. از زمان شروع به فعالیت یعنی از زمان مقابله با رژیم صهیونیستی ما از حکومت می‌خواستیم تا وظایف خود را انجام دهد ولی حکومت به وظیفه خود عمل نکرد. از جنوب دفاع نکرد و برای آزادی جنوب اقدامی نکرد پس بخشی از ملت لبنان مجبور شد تا سلاح حمل کند تا از وجود و سرزمین خود دفاع کند. آنچه ما می‌خواهیم این است که یک حکومت قوی و یک دولت عدالتخواه در لبنان به پا شود و هنگامی که یک دولت قوی و عدالتخواه در لبنان به پا شود که ملت و سرزمین خود را در برابر هر تجاوزی حمایت کند در آن هنگام دیگر احتیاج به افرادی که سلاح حمل کنند و گروه مقاومت تشکیل بدهند تا در برابر اسرائیل و تجاوز به لبنان دفاع کنند، نخواهد بود. شروع ما این است و ما آرزوی این را داریم.

اگر منافع حزب‌الله با منافع دولت لبنان در تضاد قرار بگیرد و بحث منافع ملی و امنیت ملی در بین باشد، شما کدام را به کدام ترجیح می‌دهید؟

من جواب فرضی نمی‌دهم. در واقع ما همیشه منافع ملی را به منافع هر گروهی از جمله گروه خودمان ترجیح می‌دهیم. در این 30 سال هم این کار را انجام داده‌ایم و تاکنون هم آن را ادامه داده‌ایم.

به هر حال الان دولت آقای نجیب میقاتی بر سر کار است. آیا شما در حال حاضر از این دولت حمایت می‌کنید؟ خب عده‌ای شاید دوست ندارند تا بهار 2013 ایشان ادامه بدهند و طبیعتا هم در مجلس و هم در دولت کسانی هستند که با موضع شما در قبال سوریه ممکن است خیلی موافق نباشند. به‌‌رغم همه این‌ها باز شما از دولت مستقر حمایت می‌کنید؟

وجود حکومت فعلی بدون در نظر گرفتن قدرت با توان انجام ماموریت او برای دفاع از کشور، خود عاملی برای ثبات، استقرار و امنیت در لبنان است. برخی می‌خواهند پای فتنه را در لبنان بازکنند و افرادی می‌خواهند وضعیت را واژگون کنند. اعتقاد ما این است که وجود حکومت فعلی مانع از بروز فتنه است و به ثبات و امنیت کمک می‌کند. در نهایت ممکن است بتواند بسیاری از مشکلات موجود در لبنان را نیز برطرف کند. حکومت دیگری نمی‌تواند این را انجام دهد. البته در درون حکومت اختلافاتی در مورد سوریه و مسائل دیگر وجود دارد ولی ما توافق کرده‌ایم که هر کسی بر مواضع خود ثابت قدم باشد و از وحدت دولت و بودن آن تا زمانی که منافع ملی آن را اقتضا کند، حمایت کنیم.

شما در حکومت به اندازه درصد شیعیان لبنان که طرفدار شما هستند به سهم خودتان قائل هستید، چیز بیشتری نمی‌خواهید؟

آنچه که اکنون درجریان است، این چنین نیست؛ یعنی تقسیمات کنونی درصدهای موجود را رعایت نمی‌کند. آن هم به علت پیچیدگی قومی‌گری موجود در کشور است مثلا همه اتفاق‌نظر دارند که نسبت مسلمانان از لحاظ جمعیتی بیشتر از جمعیت مسیحیان است؛ ولی با وجود آن در توافق‌نامه طائف بر آن توافق شد که مناصب، به تساوی تقسیم شود یعنی حکومت نصف به نصف، مجلس باز هم نیم به نیم و الی آخر. اعتقاد ما فعلا باقیماندن بر همین وضعیت است تا این‌ که روزی بیاید که ملت لبنان به لغو طایفه‌گری سیاسی در لبنان توافق کند در آن هنگام حساب‌های دیگری به وجودخواهد آمد.

بیست‌ و پنجم ماه می، سالروز بیست‌ و پنج می 2000 بود که اسرائیلی‌ها از جنوب لبنان خارج شدند. خروج اسرائیلی‌ها در آن تاریخ از جنوب لبنان یک اقدام تاکتیکی بود یا آنها واقعا مجبور به عقب‌نشینی شدند. جناب آقای نصرالله؟

نه، آنها از خاک لبنان بیرون رانده شدند. آنها هنگامی که در سال 1982 وارد لبنان شدند تا اینجا یعنی نواحی جنوب بیروت رسیدند. حدود نیمی از نواحی لبنان در اشغال آنها بود، چون مقاومت از ساعت‌های آغازین اشغالگری شروع شد و ارتش رژیم صهیونیستی متحمل زیان می‌شد که این نقطه ضعف آنهاست. آنها در مدتی کوتاه مجبور به عقب‌نشینی از ناحیه جنوب بیروت به سوی صیدا شدند و در سال 1985 از شهرهای صیدا و ثور و بنقیه به سوی مرزهای لبنان عقب رانده شدند. اگر مقاومت نبود؛ ارتش اسرائیل در مرزهای لبنان می‌ماند و خارج نمی‌شد ولی زمانی که فهمید با مقاومت جدی و فعالی طی 15 سال از سال 85 تا سال 2000 روبه‌روست از مرزهای لبنان عقب‌نشینی کرد، زیرا عملیات مستمر و روزانه بود و ارتش اسرائیل در منطقه محدودی از مرز استقرار داشت و همواره زیر بمباران و مین وکمین بود و زیان‌های بسیاری به او می‌رسید. از این‌رو به این نتیجه رسید که ماندن هزینه‌بر است پس بهتر دید که خارج بشود. آنچه در 5 می‌2000 اتفاق افتاد، شکست واقعی برای اسرائیل بود. این ادعای شخصی من نیست بلکه خود آنها این مساله را اعلام کردند، آنها می‌گویند که این یک شکست تاریخی بود.

ادامه مطلب ...

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100814709610



کلمات کلیدی : جام جم، بین الملل، ملت ایران، شاخص قدرت و وحدت در منطقه است