سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آلودگی هوا و مرگ شهروندان

آلودگی هوا و مرگ شهروندان
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسال روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله؛ گامی برای تحقق عدالت آموزشی، آل سعود روی میدان مین، موعد جهاد اکبر، خواسته به حق مردم بحرین، آلودگی هوا و مرگ شهروندان و...که برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم: «گامی برای تحقق عدالت آموزشی»

«گامی برای تحقق عدالت آموزشی» عنوان یادداشت روزنامه جام جم به قلم محسن ماندگاری است که در آن می خوانید:

کنکور، غول بزرگی که خواب از چشم نوجوانان ایرانی می‌رباید و برای شکست دادن آن باید روئین تن و در کوره آموزش‌های نفسگیر آموزشگاه‌های مختلف آبدیده شد، اگرچه قرار است با برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته تا دو سال آینده حذف شود، اما همچنان بزرگ‌ترین دغدغه دانش‌آموزان کشورمان است.

دغدغه‌ای که نه‌فقط فشار روحی و اضطراب‌های طولانی مدت را با خود می‌آورد، بلکه در چند سال اخیر و به دلیل فشرده‌تر شدن رقابت‌ها، هزینه‌های بسیاری را نیز بر خانواده‌ها تحمیل می‌کند.

با فراگیرتر شدن کلاس‌های کنکور در یکی دو دهه گذشته و سرمایه‌گذاری‌های کلانی که در زمینه آموزش دانش‌ آموزان برای شرکت در این آزمون سرنوشت‌ساز صورت می‌گیرد، بدیهی است که میزان دسترسی دانش‌آموزان به کلاس‌های آماده‌سازی که مستلزم پرداخت هزینه‌های گاه سرسام‌آور می‌شود، متاسفانه رابطه مستقیمی با موفقیت در این آزمون پیدا کرده است.

این نابرابری آموزشی باعث شده است که استعدادهای بسیار درخشانی که در شهرها یا روستاهای کوچک کشورمان امکانات مالی و دسترسی مناسبی به کلاس‌های کنکور و مشاوره‌های آموزشی ندارند در رقابتی نابرابر با پایتخت‌نشینان یا داوطلبانی که در شهرهای بزرگ تحصیل می‌کنند، شرکت کنند.

برای کاستن از این نابرابری آموزشی، رسانه ملی از سال‌ها قبل، مجموعه برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی در شبکه ‌های مختلف و بویژه در شبکه آموزش سیما پایه‌گذاری کرده است تا حتی‌المقدور از این بی‌عدالتی کاسته و فرصتی برابر برای داوطلبان کنکور در گوشه و کنار کشورمان ایجاد کند.

با استفاده از این برنامه‌هاست که هم‌اکنون صدها هزار دانش‌آموزی که امکان بهره‌مندی از فرصت‌های آموزشی در شهرهای بزرگ را ندارند، می‌توانند براحتی با بهترین و مجرب‌ترین معلمان و مدرسان ارتباط برقرار کرده و با برخورداری از تجربه آنها خود را آماده عبور از سد کنکور کنند.

روزنامه جام‌جم با استفاده از همین تجربه سودمند رسانه ملی در ارتباط مستقیم با دانش‌آموزان در سراسر کشور، از امروز صفحه‌ای جدید برای داوطلبان کنکور راه‌اندازی کرده است تا با همکاری و مشارکت برنامه تلویزیونی «فرصت برابر» به نیازهای آموزشی نوجوانان عزیز کشورمان پاسخ گوید.

«جام‌جم» پیش از این نیز در دهه 80 با راه‌اندازی صفحه کنکور، با مخاطبان نوجوان خود همراه شده و تجربه خوبی از آن داشته است.

امیدواریم این اقدام به همه دانش‌آموزان و داوطلبان کنکور در سراسر کشورمان کمک کند تا از آزمون ورودی دانشگاه ‌ها سربلند بیرون آمده و نخبگان و استعدادهای برتر نوجوانانمان، آینده‌ای خوب برای خود و کشورشان ایران بسازند.

کیهان: «آل سعود روی میدان مین»

«آل سعود روی میدان مین» یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم سعدالله زارعی است که در آن می خوانید:

الحاق بحرین به عربستان بخشی از یک طرح بزرگتر است که تحت عنوان «اتحاد کامل کشورهای خلیج» مطرح گردید و حتی بعدا با پیش کشیدن بحث اضافه کردن مراکش و اردن به جمع اعضای شورای همکاری خلیج فارس «فدراسیون پادشاهی عرب» مد نظر قرار گرفت بنابراین می توان گفت از منظر آل سعود، الحاق بحرین- به دلیل وابستگی آل خلیفه به ریاض- ممکن ترین و اولین گام در راه شکل گیری فدراسیون عربی با محوریت عربستان است اما البته در این طرح خطاهای استراتژیکی هم وجود دارد که آن را در اولین گام ها با چالش مواجه می کند در اینجا ضمن بحث از ماهیت طرح عربستان به بعضی از این خطاها هم اشاره می کنیم:

1- سعودی کردن شبه جزیره عربستان- که از هفت کشور تشکیل شده- یک طرح 70 ساله است که به تعبیر معاون دبیرکل شورای همکاری از سال 2001 شدت گرفته و در طول این مدت عربستان به طرق مختلف سعی در تحقق آن داشته است. که از جمله باید به اشغال سه استان عسیر، نجران و جیزان یمن و تلاش برای سیطره بر یمن از طریق خاندان الاحمر طی 12سال گذشته، درگیری با قطر برای تصاحب خلیج سلوا و خورالعدید، درگیری با امارات بر سر تهدید مرزهای دریایی، درگیری با کویت بر سر مرزهای دریایی و جزایر ام المرادم و قارو و درگیری با عمان بر سر خطوط مرزی اشاره کرد. در طول این دوره 70 ساله حکام آل سعود تلاش کرده اند تا با استفاده از دلارهای نفتی و پشتیبانی انگلیس و آمریکا، بر کل شبه جزیره سیطره پیدا کنند. عربستان در این میان توانست تا حدی سیطره خود را بر یمن توسعه دهد و مشکلات مرزی خود را بطور موقت با امارات و کویت حل و فصل نماید اما بیداری اسلامی در کشورهای عربی به عربستان نشان داد که این توافقات می تواند یک روزه از بین برود و به ضد خود تبدیل شود. از این رو حدود شش ماه پیش پادشاه عربستان طرحی مبنی بر «اتحاد کامل کشورهای خلیج» که کارکردی فراتر از اتحادیه عرب داشت را به سران شورای همکاری ارائه کرد و در کنار آن محافل سعودی از طرح بزرگتری مبنی بر عضویت مراکش و امارات در شورای همکاری خلیج فارس سخن گفتند که در واقع به معنای تشکیل فدراسیون یا اتحادیه پادشاهی های عرب بود.

2- در بحث تشکیل فدراسیون یا اتحادیه عربی، عربستان در درجه اول با مخالفت های داخلی کشورهای مورد اشاره مواجه است. کویت، عمان و قطر در همان موقع که پادشاه عربستان از اتحاد کامل کشورهای خلیج فارس سخن گفت با آن مخالفت و استدلال کردند که این طرح هویت ضد ایرانی دارد و به مناقشات منطقه ای دامن می زند و با منافع ملی اعضا مغایرت دارد. در این میان در آذرماه سال گذشته حتی «احمد سعدون» رییس پارلمان کویت به طعنه گفت: «اتحاد ما با کشورهایی که زندان هایشان پر از کسانی است که تنها جرمشان ابراز عقیده می باشد، سخت است» و شیخ صباح الخالد الصباح وزیر خارجه کویت در موضعی تندتر گفت: «کویت به هیچ وجه تصمیم ندارد که در این زمینه تصمیمی بگیرد.» علاوه بر این سه کشور، حتی در مورد موافقت امارات هم تردیدهای جدی وجود دارد یکی از روزنامه های وابسته به آل نهیان سه هفته پیش در سرمقاله خود نوشت: «امارات و کویت از ایده اتحاد سیاسی، اقتصادی و نظامی با عربستان استقبال نمی کنند.» از نظر کشورهای کوچک تر شبه جزیره، تبدیل شورای همکاری به اتحادیه یا فدراسیون از یک طرف به سیطره عربستان بر کل منطقه و از بین رفتن استقلال این کشورها منجر می شود و از سوی دیگر مناقشه سعودی- ایرانی را به مناقشه ای عربی- ایرانی تبدیل می کند و به امنیت و همکاری منطقه ای آسیب می زند و آنگاه بیش از همه کشورهای کوچک تر منطقه آسیب می بینند. در این بین هفته گذشته شبکه انگلیسی قطر در مقدمه یک میزگرد تلویزیونی که برای بررسی طرح عربستان برگزار کرد گفت: «فصل مشترک طرح های عربستان از جمله طرح اتحادیه عربی کینه ورزی نسبت به ایران است که کشورهای جنوب خلیج آن را به صلاح خود نمی دانند.»

3- آنچه که عربستان دنبال آن است- با یا بدون لحاظ کردن عضویت مراکش و اردن- یک فدراسیون عربی با محوریت ریاض است. فدراسیون در تعریف حقوقی به اتحاد چند کشور یا چند ایالت می گویند که واحدهای آن تنها در امور داخلی خود- با مشخص کردن ابعاد آن توسط فدراسیون- حق خودگردانی و خودمختاری را دارند و در چهار مسئله اصلی- سیاست های پولی، امور خارجی و دیپلماسی، امور نظامی و امور امنیتی- تابع فدراسیون هستند. در فدراسیون، سازمان مرکزی بر تمامی واحدهای متشکله فدراسیون نظارت و فرمانروایی دارد.» (فرهنگ ترسیم ایسم ها، محمد حاجی زاده ص 150)با این وصف کاملا پیداست که عربستان سیطره بر کل شبه جزیره را در سر می پروراند. این امر حتما نیازمند تصویب ملی در هفت کشور شبه جزیره است چرا که براساس حقوق بین الملل و قوانین اساسی این کشورها هرگونه تغییری که هویت و استقلال کشور را در یک یا چند موضوع زیر سؤال می برد، به تصویب سه پنجم و در بعضی از کشورها به تصویب چهار پنجم مردم کشور مربوطه نیاز دارد. این در حالی است که در بعضی از قوانین اساسی حتی پا را از این فراتر گذاشته و هرگونه اقدام مغایر استقلال و تمامیت ارضی را ممنوع و باطل دانسته است. مع الوصف بدون هیچ تردیدی اگر در کشورها- حتی در کشور عربستان- همه پرسی برگزار شود، مردم با سیطره آل سعود مخالف هستند و در شش کشور یمن، کویت، قطر، بحرین، امارات و عمان مردم با مخدوش شدن تمامیت ارضی کشورشان مخالف خواهند بود.

4- وحدت کشورهای عربی اگر بر مبنای اصول و منافع عربی-اسلامی باشد بسیار خوب است و کشورهای اسلامی -حتی غیر عرب- هم باید به اندازه توان خود به آن کمک نمایند اما واقعیت این است که سران عربستان سعودی که - براساس اسناد قطعی و انکار نشده- در جنگ 33 روزه و 22 روزه- و در سایر صحنه ها- به جای اینکه در کنار مردم مظلوم و مورد تهاجم لبنان و فلسطین قرار بگیرند، هزینه دو جنگ را پیشاپیش به جنایتکاران صهیونیست داده بودند، نمی توانند داعیه دار وحدت عربی و مصالح اعراب باشند. مصالح اعراب و مصالح مسلمین دو تا نیستند که رژیم عربستان همواره سعی کرده از ظرفیت بخشی از جهان اسلام علیه بخش دیگری از جهان اسلام که بر مقاومت در برابر غرب و رژیم صهیونیستی اصرار دارند، استفاده کنند. در عین حال دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد موضوع وحدت عربی که سابقه ای 60 ساله دارد با عناصر وابسته هیچگاه محقق نمی شود به دلیل پرده پوشی روی نیت واقعی- یعنی سیطره یک بخش عرب بر بقیه بخش ها- این وحدت حتی در زمانی که موضوع حساس اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی در میان بود، محقق نشد. وحدت مصر و سوریه (1337)، سه سال بیشتر دوام نیاورد وحدت مصر و لیبی (1350) یک سال بیشتر دوام پیدا نکرد، وحدت مصر و یمن (1339) یک سال بیشتر ادامه نیافت و فدراسیون عراق و اردن هم به سه سال نکشید. الان شرایط وحدت سخت تر از قبل است.از این ها گذشته وحدت و یا شکل گیری فدراسیون منطق خاص خود را داشته و در یک فرایند زمان بر -آنهم احیانا- تحقق می یابد و تحت شرایط و الزامات خاصی از حوزه تجاری و اقتصادی شروع می شود و احیانا به وحدت سیاسی می رسد. به عبارت دیگر تشکیل فدراسیون و یا اتحادیه تابع اراده سران یک یا حتی چند کشور نیست. این نشان می دهد که بحث فدراسیون عربی یا اتحادیه عربی یا اتحادیه پادشاهان عرب یک طرح سیاسی است که در مواجهه با بعضی از مشکلات مهم طرح و دنبال می شود و بی تردید در آشپزخانه ای خارج از کشورهای عربی پخت و پز شده است. بر همین اساس کم نیستند تحلیل گرانی که معتقدند این طرح بخشی از یک ماموریت اسرائیلی است که برای تخریب وجهه سیاسی ایران بر دوش عربستان گذاشته شده است. کما اینکه نخست وزیر بحرین - خلیفه بن سلمان- در گفت وگو با روزنامه سعودی الریاض هدف از این طرح را « مقابله با مسایلی چون بهار عرب و مدیریت اختلافات با ایران» اعلام کرد.

5- اما این طرح در درجه اول بحرین را تحت تاثیر قرار می دهد. انقلاب بحرین در بهمن ماه 1389 آغاز شد، یک ماه بعد، آل خلیفه از رژیم سعودی درخواست مداخله نظامی در بحرین نمود و متعاقب آن نیروهای نظامی عربستان و امارات به کشور بحرین سرازیر شدند. نیروهای نظامی سعودی حدود 14ماه از همه ظرفیت خود برای سرکوب مردم استفاده کردند ولی تظاهرات هر روز گسترده تر می شد و دامنه آن به عربستان و بخصوص شهرهای عربستانی همجوار بحرین- احساء، عوامیه و قطیف - کشیده شد و نشانه هایی از آن حتی در مراکز دانشگاهی ریاض بروز کرد در این میان آمریکایی ها و سعودی ها که از مخمصه قیام در بحرین و عربستان بشدت نگران هستند و وضعیت کنونی را مقدمه ای برای انقلاب عمومی در شبه جزیره و بخصوص در عربستان می دانند از همه ظرفیت های خود برای خاموش کردن شعله انقلاب بحرین استفاده کرده اند. حدود یک ماه پیش یک مقام بحرینی به دمشق رفت و از نظام سیاسی سوریه حمایت کرد. این یک علامت آمریکایی- سعودی و مخاطب آن هم ایران بود، در واقع آنان می خواستند که ایران در قبال آرام شدن سوریه، بحرینی ها را به سکوت فرا بخواند کما اینکه در بیستم آذرماه سال گذشته ولیعهد سعودی در جریان ملاقات با وزیر اطلاعات ایران در ریاض به رهبرمعظم انقلاب اسلامی پیغام داده بودند که از نفوذ خود - بعنوان مرجع تقلید بحرینی ها- استفاده کند و آنان را به آرامش فرا بخواند. بر این اساس می توان این احتمال را مطرح کرد که آل سعود و آل خلیفه مردم بحرین را بر سر دو راهی قرار داده اند؛ «حفظ استقلال و در عین حال تحمل رژیم آل خلیفه» و یا «از بین رفتن استقلال و تمامیت ارضی بحرین» و به گمان سعودی ها مردم در نهایت اولی را انتخاب می نمایند و خاموش می شوند با خاموش شدن آنان علاوه بر آل خلیفه، حیات رژیم عربستان نیز حداقل تا چندین سال تضمین می شود. اما البته در عین حال این ماجرا در یک چارچوب بزرگتر تحت عنوان اتحادیه عربی مطرح شده تا گمان شود از پشتوانه حمایت منطقه ای هم برخوردار است. واکنش شدید مردم بحرین و اضافه شدن اکثر 25 درصد جمعیت سنی شبه جزیره به اعتراضات نشان داد که مردم اگر تاکنون فقط برای اسقاط آل خلیفه به میدان آمده بودند حالا برای حفظ استقلال خود نیز جداگانه انگیزه داشته و آل خلیفه را مهمترین دشمن استقلال و تمامیت ارضی بحرین می دانند. کما اینکه از اسفندماه 89 که آل خلیفه پای نظامیان سعودی را به بحرین باز کرد، مشکل این رژیم دو چندان شد چرا که دعوت به مداخله نظامی علیه مردم خود یک اتفاق عجیب و بی سابقه در تاریخ بود.

6- در واقع آل سعود در این ماجرا به روی میدان مینی رفته که هیچ وسیله ای برای خنثی کردن آن در اختیار ندارد مردم در این منطقه بشدت به ایران علاقه دارند. دو روز پیش روزنامه انگلیسی گاردین با استناد به یک نظرسنجی نوشت:«عرب های منطقه، در انقلاب ایران امید به آزادی و تغییر را یافتند». جالب تر این است که براساس نظرسنجی دانشگاه مریلند آمریکا در مهرماه سال 1390 (اکتبر 2011) 85 درصد مردم عربستان از ایران در مناقشه هسته ای اش با غرب حمایت می کنند. حکام عربستان چگونه و با چه ابزاری می توانند بر این گرایش غلبه کنند همین گزارش گاردین می گوید مردم عرب از رژیم عربستان به دلیل حمایت آن از رژیم تل آویو در جریان جنگهای 33 و 22 روزه نفرت دارند.

رسالت:«موعد جهاد اکبر»

«موعد جهاد اکبر» سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد کاظم انبارلویی است که در آن می خوانید:
اردیبهشت ماه پایان یافت وخرداد در پیش است . خرداد ،ماه روزهای بزرگ تاریخ ماست. 15 خرداد مبداء پیدایش انقلاب اسلامی و ظهور ابرمردی درتاریخ اسلام و ایران است که مسیر تاریخ را به سمت و سوی تاریخ انبیاء و اولیای الهی در عصر ما هدایت کرد. او در 15 خرداد ظهور کرد و جسم پاکش هم درهمین روز دعوت حق را لبیک گفت و به ملکوت اعلا پیوست.

خرداد، ماه فتح خرمشهر و عملیات غرور آفرین بیت المقدس است، روزی که خداوند به دست رزمندگان اسلام خونین شهر را آزاد کرد و به مام میهن برگرداند. خرداد، ماه مقاومت و پایداری است.

خرداد، ماه شهادت سربازان دلیراسلام بخارایی ، امانی ، صفارهرندی و نیک نژاد است ، کسانی که برق گلوله های آنها تبهکاریها و سیاهی های استبداد را درید و موجی از امید در دل ملت ایران برای ادامه مبارزه  با کفر و نفاق و الحاد پدید آورد.

خرداد ، ماه شهادت چمران تنهاترین سردار انقلاب اسلامی است. هم او بود که از لبنان تا ایران اندیشه مبارزه با آمریکا و رژیم صهیونیستی لحظه ای ذهنش را آرام نگه نمی گذاشت. ملت ایران در زلال اندیشه حماسه آفرینان خرداد همواره درس فداکاری و ایثار و از خود گذشتگی را مرور می کند.

مقام معظم رهبری در آستانه خرداد در دیدار جمعی از ایثارگران دوران دفاع مقدس فرمودند:«امروز موعد جهاد اکبر است. امروز با دو دشمن یکی استکبار خبیث و دیگری نفس درون مواجه هستیم و با گناه نکردن می توانیم نیمی از راه را بپیماییم».

تاریخ سه دهه اخیر را کسانی نوشتند که توانستند پای روی تمایلات نفسانی خود بگذارند و به قله های افتخار و پیروزی برسند تاریخ سه دهه اخیر را کسانی نوشتند که توانستند با اندیشه خداخواهی خود را در خدمت خلق قرار دهند و از مرز خستگی و بی حوصلگی عبور کنند.

آمریکا و رژیم صهیونیستی طی سه دهه گذشته اسیر و گرفتار کسانی در ایران بودند که مراحل تکامل نفس خود را درزلال اندیشه اسلام و قرآن طی کردند و با هدایت روحانیت ومراجع عظیم الشان جهان اسلام به بالاترین حد از ارزشهای الهی دست یافتند.

شهادت درنظام الهی ما یک سنت شد و ما امروز به برکت شهیدان انقلاب و فداکاری جانبازان اسلام بر سر سفره انقلاب اسلامی نشسته ایم و نظاره گر دستاوردهای پاک و سترگ آنها هستیم.

اینکه امروز ملت ما چون کوه در برابر دشمنان اسلام ایستاده است و خیانت منافقین و تحرک کفار و ملحدین خللی در ایمان آنها ایجاد نمی کند ، به این دلیل است که مسیر تهذیب  نفس در ایران امروز یک مسیر هموار و بعد در برگیری بسیار بالا است.

اکنون ملت ما در سطح نخبگان و دانشمندان و در سطوح میانی و پایینی حتی برخوردار ازکسانی است که به مرزهای نفس مطمئنه  رسیده اند و این خود بزرگترین تضمین برای حیات انقلاب اسلامی است. هم این افراد هستند که کینه دشمن و مبارزه با کفر و شرک جهانی را یک وظیفه مقدس برای خودمی دانند.

به همین دلیل خستگی و بی حوصلگی برخی نخبگان و نفوذ آنها در میان صفوف ملت در کل حرکت انقلاب انحراف ایجاد نمی کند . ملت از سد خستگی و بی حوصلگی عبور کرده است و ان‌شاءالله روز به روز به اهداف مقدس خود نزدیک تر می شود. امروز ملت ایران خود را درمیدان جهاد اکبر می بیند . لذا درمبارزه با کفر و میادین جهاد اصغر همواره پیروز است.

امام خمینی (ره) در کوران مبارزات ملت در دهه 40 که دغدغه جهاد اکبر و تهذیب نفس امت خود را داشتند فرمودند ؛ «خدا نکند قبل از اینکه انسان خودش را بسازد دنیا به او روی آورد. خراب می کند و...» امروز ما به تجربه در یافته ایم که اگر نقصانی در انقلاب یا انحرافی دیده می شود مربوط به انسانهایی بوده است که خود را نساختند و آمدند در مناصب ظاهر شدند و خراب کردند.

اگر پیشرفت و نورانیت در انقلاب می‌بینیم مربوط به انسانهایی است که پای روی نفس خود گذاشتند و از خاک تا افلاک رفتند. نام امام خمینی (ره) شهید بهشتی ، شهید مطهری ، شهید باهنر ، دیگر شهدای روحانی و غیر روحانی و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس به عنوان انسانهای پاک و مهذّب چون خورشیدی بر تارک انقلاب می درخشد و تا قیامت نور افشانی می کند.

سیاست روز: «خواسته به حق مردم بحرین»

«خواسته به حق مردم بحرین» سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن می خوانید:
ماجرای جدا شدن بحرین از خاک میهن را شاید آنگونه که واقعیت دارد همه ندانند. اما در این شرایط بازگو کردن آن می‌تواند افکار عمومی کشورمان را که تا چندی پیش خاک بحرین جزء خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران بوده است، آگاه‌تر سازد و سپس ارائه یک پیشنهاد که برای کشورهایی که به خواست مردم بحرین تن نمی‌دهند و آن‌ها را به چالش جدی بکشد. پیشنهادی که باید از سوی دستگاه دیپلماسی کشور به عنوان یک حق پیگیری شود و در مجامع بین‌المللی مطرح گردد.هنگام جدا کردن بحرین از خاک ایران انگلیس نقش داشت و اکنون که مردم این کشور انقلاب اسلامی را به پا کرده‌اند طرحی آمریکایی -انگلیسی می‌خواهد خاک یک کشور مستقل را به آل سعود ببخشد.

اما ابتدا ماجرای جدا شدن بحرین از خاک ایران چگونه بود؟ شاه در دیدار رسمی خود از هندوستان، ‌در یک مصاحبه مطبوعاتی در «دهلی نو»‌ در تاریخ 4 ژانویه 1969 اعلام کرد که «‌اگر مردم بحرین خواهان پیوستن به کشورم [ایران]‌ نباشند‌ ایران از ادعاهای سرزمینی اش نسبت به این جزیره خلیج فارس دست خواهد کشید».

این سخنان و اظهار نظرهای رسمی شاه نشان دهنده رسیدن به یک نقطه سازش و توافق منطقه‌ای بین شاه و قدرت‌های بزرگ و در عین حال زمینه سازی‌های لازم افکار عمومی برای حل نهایی مسأله بحرین از طریق جدایی آن از خاک ایران بود. گرچه شرایط آن زمان هم اجازه قدرت‌نمایی به شاه را نمی‌داد.

سرانجام پیشنهاد رسمی شاه از طریق گفتگوهای بعدی ایران با انگلستان و دبیرکل سازمان ملل (‌اوتانت) ‌در اوایل سال 1970 به نتیجه نهایی رسید ایران در تاریخ 9 مارس 1970 (‌9 اسفند 1348) ‌رسما مساعی جمیله دبیرکل سازمان ملل را برای استعلام نظرهای واقعی مردم بحرین از طریق انتصاب یک نماینده ویژه خود برای انجام این مأموریت خواستار شد. انگلستان در تاریخ 20 مارس موافقت رسمی خود را با انجام پیشنهاد دولت ایران به اوتانت دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد.

وی نیز در همان روز پس از مشورت با نمایندگان ایران و انگلستان اعلام کرد «‌که او مساعی جمیله خود را انجام خواهد داد». پیرو آن، ‌او شخص «‌ویتوریو وینتسپیر گیچیاردی» (‌دیپلمات ایتالیایی)‌ معاون دبیرکل و مدیرکل دفتر اروپای سازمان ملل در ژنو را به عنوان نماینده ویژه خود در کسب آرای‌ مردم بحرین منصوب کرد.

نماینده ویژه دبیرکل در امور بحرین،‌ در رأس یک هیأت پنج نفری عازم آن جزیره شد و از 29 مارس تا 18 آوریل 1970 به نظر خواهی گزینشی و گفتگو با گروه‌های منتخب سیاسی–اجتماعی بحرین پرداخت.

توجه داشته باشید، نظر خواهی گزینشی، نه رفراندوم! در آن زمان ادعا شد که برای نظر خواهی از مردم بحرین به آرای عمومی مراجعه شد در صورتی که چنین چیزی دروغ بود و صحت نداشت.
پس از نظرخواهی از مردم بحرین،‌ گیچیاردی داده‌ها و نتایج کسب شده را در گزارشی به دبیرکل تسلیم کرد تا بر اساس آن تصمیم نهایی درباره سرنوشت بحرین اتخاذ شود.

در گزارش مذکور آمده بود:‌ هیأت اعزامی دریافتند که مردم بحرین پیشنهاد و درخواست ایران و انگلستان برای نظرخواهی و مساعی جمیله سازمان ملل را در این راه مورد ستایش و تقدیر قرار دادند،‌ هیچ گونه تلخکامی و خصومتی از سوی مردم بحرین نسبت به ایرانی ها مشاهده نشد و اظهار امیدواری شده بود که «‌ادعای [مالکیت]‌ ایران [بر بحرین]‌ یکباره و برای همیشه کنار رود».

رییس هیأت اعزامی ‌گزارش خود را با این نتیجه گیری به پایان رسانده بود کسب نظر و مشورتهای وی در بحرین «‌او را متقاعد کرده است که اکثریت تام مردم بحرین خواهان شناسایی هویتشان در یک شورا ی کاملا مستقل و دارای حق حاکمیت و آزاد برای ایجاد روابطشان با سایر کشورها می‌باشند»‌.

گزارش یاد شده از سوی دبیر کل به شورای امنیت ارجاع شد و شورای امنیت نیر با استناد به نتیجه گیری نهایی گزارش تدوین شده مفاد آن را راجع به استقلال بحرین و جدایی‌ آن از خاک ایران در تاریخ 30 آوریل 1970 مورد تأیید و تصویب قرار داد.

ایران نیز در ماه مه (‌اردیبهشت 1349) برای شناسایی رسمی قطعنامه شورای امنیت در مورد استقلال بحرین در جدایی از خاک کشور دست زد. چنانکه هیأت دولت قطعنامه‌ای را به منظور تصویب تصمیم شورای امنیت به مجلس شورای ملی تقدیم کرد.

این قطعنامه در تاریخ 24 اردیبهشت 1349 به تصویب مجلس شورای ملی هم رسید.

اما با توجه به این که در آن دوران هیچ رفراندومی برای جدا شدن بحرین از خاک ایران انجام نشد و تنها به نظر خواهی و نظر سنجی محدود گردید، اکنون زمان آن رسیده است که با توجه به شرایط حال حاضر این کشور و دیکتاتوری حاکم بر آن و کشتار مردم آن توسط آل خلیفه یک رفراندوم واقعی از مردم این کشور انجام شود تا نظر خود را درباره چگونگی اداره کشورشان اعلام کنند.

در حال حاضر عربستان سعودی در پی الحاق بحرین به خاک خود است و قصد دارد تا این کشور را به عنوان یکی دیگر از استان‌های خود در آورد بدون این که بخواهد از مردمی که در این سرزمین زندگی می‌کنند نظرخواهی کند.

اکنون با گذشت حدود 43 سال از آن اتفاق که با نیرنگ انگلیس به وقوع پیوست، برای حل موضوع بحرین که مردم آن یک انقلاب اسلامی را آغاز کرده‌اند،تنها راه دیپلماتیک و قانونی انجام یک رفراندوم واقعی با حضور مردم این کشور درباره آینده آن است.

برای انجام این رفراندوم باید همه تضمین‌های لازم برای انجام یک رفراندوم آزاد و به دور از تقلب و فشار وجود داشته باشد. شورا ی امنیت سازمان ملل که در آن سال رای به جدا شدن بحرین از سرزمین اصلی خود را صادر کرد بدون این که رفراندومی برگزار شود، اکنون با برگزاری رفراندوم واقعی حق مردم بحرین را باز پس گیرد و به رسالت واقعی خود در این زمینه اقدام کند.

آل سعود در پی آن است که با اقدامات غیر قانونی و مداخله جویانه خاک بحرین را به انضمام خاک عربستان درآورد، در حالی که ایران در این زمینه محق است و مقامات ایران با اقدامات دیپلماتیک با ارائه درخواست رسمی به مجامع بین‌المللی خواهان بازگشت بحرین به خاک ایران شوند تا از کشتار مردم بی‌گناه این کشور هم جلوگیری شود.

تهران امروز: «آلودگی هوا و مرگ شهروندان»

«آلودگی هوا و مرگ شهروندان» یادداشت روز تهران امروز به قلم وحید نوروزی کارشناس مسائل شهری است که در آن می خوانید:
نقش آلودگی هوا در کوتاهی عمر و مرگ و میرهای زودرس محرز و شناخته شده است. اما مسئولان دولتی مدعی هستند که رابطه مستقیمی بین مرگ و میرها و آلاینده‌های هوا وجود ندارد.

یکی از مشکلاتی که در کشور ما وجود دارد،این است که ارگان‌های متولی وظیفه خود را به درستی انجام نمی‌دهند.وزارت بهداشت که تنها متولی ارائه آمار در خصوص سلامت شهروندان است یکی از این وزارتخانه هاست.

چندین بار از این وزارتخانه خواسته شده تا به دانشگاه‌ها ماموریت دهد تا تاثیر آلودگی هوا بر سلامت شهروندان تهرانی را بررسی و مستندات علمی آن را به جامعه اعلام کنند تا هم جامعه از تشنج نجات پیدا کند و هم هر فرد غیر متخصصی نتواند در این باره اظهارنظر کند، اما این وزارتخانه هیچ جوابی به این درخواست نداده است.

سال 86 دکتر مصداقی نیا معاون وزیر بهداشت در صحن مجلس آمار مرگ و میر منتسب به آلودگی هوا را اعلام کرد اما آن سال تنها سالی بود که این آمار اعلام شد. اگر این آمار هر ساله کاملتر شده و به آگاهی عموم برسد نه تنها سیاه نمایی و زیر سوال بردن اقدامات افراد و سازمان‌ها نیست بلکه راهی است که به وسیله آن می‌توان به شهروندان هشدار داد که آلودگی هوا شوخی‌بردار نیست و زمانی که هوا به شرایط اضطرار رسیده و تعطیلی اعلام می‌شود خانواده به همراه فرزندان خود برای خرید و تفریح از خانه خارج نشوند. اعلام آمار مرگ و میر نه تنها باعث ترساندن شهروندان نمی‌شود بلکه راهی برای حفظ سلامت شهروندان و مشارکت آنها در برنامه‌های کاهش آلودگی هواست.

موقعیت مکانی و هوای پایدار تهران ظرفیت پذیرش آلودگی ناشی از تردد میلیون‌ها وسیله نقلیه موتوری و فعالیت هزاران کارخانه اطراف تهران را ندارد. هیچ کس نیز به صورت دقیق نمی‌داند سهم هر کدام از منابع آلاینده در آلودگی هوای تهران چند درصد است و اعداد و ارقامی که در این خصوص ارائه می‌شود تا حد زیادی تقریبی است اما با اطلاع از عدد و رقم هم چندان به جایی نمی‌رسیم و آن‌چه مشخص است این موضوع است که در خصوص وضعیت هوا، شرایط خوبی نداریم.

سازمان جهانی بهداشت استانداردهای خود را از روزانه به سالانه تغییر داده، در صورتی که استانداردهای ما کماکان روزانه است، بر اساس استانداردهای سالانه، هوای تهران در کل سال در شرایط نامناسبی قرار دارد. وقتی خودروسازان به محصول تولیدی خود که به صورت مستقیم با زندگی انسان‌‌ها سر و کار دارد مانند کالایی مثل مسواک نگاه کنند، وضع از این بهتر نمی‌شود.

آزبست به عنوان ماده‌ای سرطان‌زا که در لنت ترمز خودرو و نیز ایرانیت سقف ساختمان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد، هنوز در هوای کلانشهرها وجود دارد. بر اساس تصویب هیأت دولت هیچ فرد یا دستگاهی اجازه واردات آزبست به کشور را ندارد در صورتی که به رغم این مصوبه یکی از وزارتخانه‌های دولتی نسبت به ثبت سفارش آزبست و ورود این ماده سمی اقدام کرده است. این نکته نشان دهنده آن است که مردم تهران با آلودگی همزیستی مسالمت‌آمیز پیدا کرده‌اند ‌یا این که در مورد اثرات منفی آلودگی هوا بر روی سلامت خود به یقین نرسیده‌اند.

مردم سالاری: «هشیار تحولات فراگیر باشیم»

«هشیار تحولات فراگیر باشیم» عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم منصور فرزامی‌ است که در آن می خوانید:
بهار عربی و تحولات کشورهای غربی، خواب آرام همه را آشفته کرده و همه می‌کوشند که با فرار به جلو، خود را از سرنوشت محتوم، نجات دهند . حاکمان موروثی و غیر موروثی، در آینه زمان، سقوط مبارک و صدام و قذافی و بن علی و... را در شرق دیده‌اند و در غرب سقوط بر لوسکنی و سارکوزی را و در آینده‌ای بس نزدیک، نوبت آلمان و اسپانیا و انگلیس است که چپ‌ها، جانشین راست‌ها شوند . از طرفی وضع کرسی نشینان ینگه دنیا هم چندان ثباتی ندارد.

اما عجیب تر از همه، رویدادهای شگفت منطقه ماست و بدعت حیرت‌آور شورای همکاری خلیج فارس! راست می‌گفت پدر، که شکم سیر، فاجعه می‌آفریند !

آن انباشت سلاح‌های بی مصرف و دلارهای نفتی، آنچنان خلجانی ایجاد کرده که راه راست را گم کرده اند و در سده 21 که چک و اسلواکی با مراجعه به همه پرسی، به آسانی از هم جدا می‌شوند و با مسالمت و دوستی در کنار هم زندگی می‌کنند در این سر دنیا، همسایگان ما سوراخ دعا را گم کرده اند و در پی یافتن مستعمره اند و الحاق کشوری آزاد در ظاهر «اتحاد» و تازه اگر هم « اتحاد» ی در میان باشد، از هم نژادان عرب خود مثل مصر و سوریه و مصر و لیبی، هم، عبرت نگرفته اند که راه به کجا بردند و چه شد!

راستی! این الحاق یا به قول خودشان «اتحاد» برای چیست؟ آیا آن همه ناهمگونی و اختلاف نظر موجود و اختلافات مرزی مسکوت مانده میان اعضا، جلوه های این اتحاد است؟ آیا عربستان با قطر و امارات با عربستان و امارات با قطر، نظر تام و تمام دارند که این نشست را برگزار کرده‌اند؟

آیا حضور حاکم دوبی که به جای حاکم کل امارات در این نشست، شرکت کرد، دلیل ناهمگونی و اختلاف نظرهای عدیده نیست؟ آیا پایان این نشست مشخص نکرد که به عبث می‌پویند!


پی نوشت : جام جم

دوستان میتوانید ادامه مطلب را در سایت بخوانید



کلمات کلیدی : آلودگی هوا و مرگ شهروندان